ناز شتریِ "مهشید جوادی" که هییی فیس و سیس میاد جلو همه؛ دُخی ساده بچه مهندس بودااا

شایانیوز- تو چند سال اخیر تعداد بازیگران خانوم در سینما که جوان هستند و بسیار نوپا، اونقدری زیاد شده که دیگه امون به هم نمیدن تا یکی مثلا خیلی مشهور بشه و همگی تقریبا دارن تو یه لِول بالا میرن مگه اینکه یکی میانبر بزنه و یا کاری بسیااار شاخ و خفن بازی کنه. در میان این خانوما که اغلب دهه هفتادی هستند یکسری دهه هشتادی هم دیده میشه که خب تینیجر هستند اما دارن تو نقش هایی بزرگانه بازی میکنن و خلاصه که رنج سنی به دهه هشتاد رسیده و کم کم دارن جای دخترای جَوون دهه هفتادی رو میگیرن! اما یکی از همین دختر هفتادیا که جدیدا خیلیم طرفدار پیدا کرده مهشید جوادی هستش که با بازی در سریال “بچه مهندس” خودش رو نشون داد و خب از اونجایی که چهره ای ناز و ظریف داشت همراه با چادر و حجاب بسیار جذاب تر دیده شد و این شد که اینستاگرام مهشید جوادی یهو فالووراش کشید بالا و خانوم بازیگر هم شد مشهوررر!

اما اینروزا دیگه میدونید که بازیگرا و بلاگرا و خلاصه هر کی که میخواد تو اینستاگرام خودی نشون بده و چهره ای مشهور هستش و از چهار نفر تا چهل میلیون نفر میشناسنش همه و همه آیفون به دست شدن و ظاهرا همشونم لایف استایل مرفه و لاکچری دارن که به کمتر از آیفون راضی نمیشن! مهشید خانوم جوادی هم همانند همون چهره ها آیفون داره و به تازگی ویدیویی از خود در مقابل آینه گرفت که حسابی عشوه اومده و گوشیش رو هم کرد تو حلق کاربران! 

اما انگاری فالوورای هوادارا خانوم بازیگر درخواست کردن که این استوری رو پست کنه تا موندگار شه و اونا هم بتونن تو کامنتا حسابی قربون صدقش برن!!!

مهشید جوادی همین کاراشه که همرو شیفته خودش کرده!

اما از خوبیای مهشید جوادی اینه که مثل خیلی از خانوما مثل مثلا دنیا مدنی این مدلی نیست که خیلی برای فالوورش سیس بیاد و مغرور شده باشه و از طرفی هم تصاویری بسیاری از خود منتشر میکنه که حالاتی راحت و با لبخند دارن!

حالا چرا اینو گفتیم چون برخی هم هستند همانند خانوم مریم مومن که اصلا امکان نداره عکسی ساده و با گوشی بگیرن و اگر هم خدایی نکرده چنین اتفاقی بیوفته قطع به یقین با پونصدتا فیلتر و دست کاریه که در نهایت باز اون چهره اصلیه خانوم بازیگر نیست! 

تو پستاش هم که دیگه نگیم و بهتره خودتون یه نگاهی به صفحه مریم مومن بی اندازید تا با تصاویری آشنا شید که همگی در  یک غالب هستند و تنها کمی تا قسمتی لباس ها تغییر کرده! مریم مومن امکان نداره با آرایش کم و یا دوربین معمولی عکس پست کنه اما مهشید جوادی برخلاف وی پیجش پره از عکس هایی که یهویی گرفته شدن و یا با گوشی هستند و کم آرایش!

وقتی مهشید جوادی نیااازی به لوکای خفن نداره و خودش واس خودش میره تو فاز!

این روزا که بازیگرا فقط عادت دارن از خودشون تو پیج اینستا مدام عکس بذارن و انصافا هم محبوبیتشون از وقتی تو فیلم و سریالای مختلف بازی میکنن، بیشتره حالا مهشید جوادی هم به این دسته از بازیگرا پیوسته ولی با این تفاوت که برایِ همیشه در صحنه بودن نیاز نداره بره تو زیباترین طبیعت ممکن یا بره تو کشورای خارجی پی گشت و از خودش عکس بگیره.

خانوم با هر چی که بتونه میره حسابی تو فاز و یه سیس عجیب غریبی به خودش میگیره که باید با این فیگوراش حسابی کار و بارش سکه میشه اگه بره هالیوود!

وقتی مهشید جوادی هم نشون میده عشقِ نامتعارف پوشیه!

از دیگر مواردی که در بین بازیگران هستش و خیلی حرص مخاطب رو میاره، تیپ و سبک پوشش خانومای بازیگره که دو این سه چهار ساله یه جور نامتعارررف و خفن تیپ میزنن که قطعا اگه این موارد تو خیابون دیده شه باهاشون برخورد میشه!

اما بازیگران خیلی راحت و دلخواهانه به راه و رسم خود ادامه میدن و انگار نه انگار که قراره در این عرصه بازی کنن و مشغول باشن! مهشید جوادی نیز همونطور که گفتیم تیپای تو چشمی میزنه و در تازه ترین تصاویری هم که از خود منتشر کرد این مورد بیشتر به چشم میخورد. خانوم بازیگر شلواری گشاد پوشیدن که دایره هایی بزرگ و سوراخ روش داره و تا بالا هم میره! از طرفی کوتاهی قد شلوار خیلی تو تیر راس نگاه کاربران بود که بهش اشاره کردن و از زیر دستشون رد نشود! قطعا مهشید جوادی با چنین عکسی و لمی که داده قصدی جز جذب فالوور نخواهد داشت!

یکمم از مهشید جوادی بدونیم که کی و چیکاره هستند این خانومِ زیبا

مهشید جوادی متولد ۲ بهمن ۱۳۷۴ در ارومیه ، فارغ التحصیل لیسانس رشته ریاضی کاربردی می باشد که از تئاتر شروع کرد و اولین بار با سریال آنام دیده شد و کنار آن در عرصه نقاشی رنگ روغن فعال است.

عاشق چای است و فرزند اول خانواده بوده و تنها یک برادر کوچکتر متولد ۱۳۸۰ دارد که از او بعنوان بهترین رفیق خود نام می برد.

خانوم خانوم از اون دُخی شیطونا بوده که هییی گم میشده!

کلا بچه خیلی شیطونی نبودم ولی یه وقت هایی سوتی هایی می دادم که بچه های شیطون هم شاید انجام نمی دادند. به کرات گم شدم ، یعنی وقتی قرار بود با خانواده جایی برویم خیلی گم می شدم.

تا مدت ها هم بابام رو به اسم خودش «حسن» صدا می کردم ، یه زره که بزرگ شدم عمم گفت بنظرم باید بگی بابا (باخنده) ولی بابام خودش دوست داشت.